«در دوازدهم ژانویه ۱۸۱۱ وارد بمبئی شدیم، در اینجا عدهای از صاحب منصبان نظامی و مشاق و مقداری مهمات قشونی برای ایران همراه برداشتیم. در آخر ژانویه از بمبئی بطرف بندر بوشهر حرکت نمودیم و در اول ماه مارس به بوشهر رسیدیم.
ذهنیات سفیر ایران
میرزا ابوالحسن خان (سفیر ایران در انگلیس)برای تعیین ساعت نیک دنبال منجم محلی فرستاد که آمده ساعت نیک را برای پیاده شدن معین نماید. معلوم شد فقط ساعت خوب برای روز پنجم ماه مارس میباشد. بهر حال تا روز پنجم ماه در کشتی مانده در آن ساعت که منجم معین نموده بود با اجلال و اکرام تمام سفیر فوقالعاده ایران و وزیر مختار دولت انگلیس از کشتی پیاده شدند.
قبلا دستور داده شده بود که احترامات لازمه را درباره سفیر فوقالعاده انگلستان مبذول دارند و حاکم محل نهایت احترام را بجا آورد که باعث خشنودی ما گردید.
۲۲ روز در بوشهر برای رسیدن مهماندامان واژه ناخوانا چون هوای بوشهر فوقالعاده گرم بود دیگر منتظر ورود مهماندار نشده حرکت نمودند.
در برازجان میرزا کیخان مستوفی دیوان اعلاء که مهماندار تعیین شده بود رسید و بحضرات ملحق شد. در کازرون برای تماشای خرابههای شاهپور دو روز متوقف شدند و در هفتم اپریل در میان هلهله و شادی اهل شیراز که باستقبال آمده بودند وارد شهر شدند.
ذهنیات سفیر و صاحب منصبان انگلیسی
بعضی اوقات برای ما پیش آمد که ناچار بودیم دو ماههٔ می و جون را در شیراز توقف کنیم. برای ما در تخت قاجار که محل ییلاقی شیراز میباشد منزل تهیه نمودند. در این موقع فرصت زیادی داشتیم که اطراف و نواحی فارس را سیاحت کنیم.
سرویلیام اوزلی برادر سفیر مأمور شد ناحیه فسا را گردش و سیاحت کند شاید قبر کوروش کبیر را پیدا نماید و از آنجا به دارابگرد برود و اطلاعات لازمه را بآن نواحی جمعآوری کند.
مستر گوردون عهدهدار شد که رفته شوش قدیم را سیاحت کند، کلنل دارسی مأمور فیروزآباد شد، ماژور استون راه دیگری را پیش گرفت که به خرابههای شاپور برود شاید غار معروف به شاپور را کشف نماید و این خدمت را بخوبی انجام داده شاپور را پیدا نمود و دید مجسمه را از روی سکوئی که سابقاً قرار گرفته بود بکنار انداختهاند. موریر نویسنده سفرنامه نیز مأمور سیاحت تخت جمشید و اطراف آن گردید.
انصافا تفاوت ذهن سفیران و مقامات انگلیس با سفرا و مقامات قاجاری تفاوت زمین و آسمان است.
امیر تهرانی
ح.ف