پسر شیطان مثنی فرزند حارثه (1)
مثنی از ناحیهٔ حیره به غارت و چپاول میپرداخت و سوید بن قطبه عجلی از ناحیهٔ آبلة (واقع در یمن امروزی) عمل می کرد.
آنها به دهقانان حمله میکردند و آنچه میتوانستند به غارت میبردند و چون آنها را دنبال میکردند به داخل صحرا میگریختند و در آنجا کسی آنها را تعقیب نمیکرد."
مثنی در روستاهای مرزی و داخلهٔ ایران به تاخت و تاز و قتل و غارت میپرداخت، و همه اینها مصادف بود با موسم برپائی بازار سالیانهٔ آنمنطقه که بازاری بود جهانی که از هر سو از راههای دور و نزدیک از چین و خاوردور گرفته تا روم و مراکز بازرگانی غربی وسرزمینهای عربی بازرگانان با کاروانهای پر از کالا و نقدینهٔ بسیار برای معامله بدانجا روی میآوردند و به داد و ستد میپرداختند.
مثنی پس از آگاهی از آن بازار، به قصد غافلگیر ساختن آنها، با سواران خود شبانه فاصلهٔ بین خود و بازار را با شتاب پیمود و هر کس را در راه عازم دید، از رفتن بازداشت تا خبر به آنها نرسد و بامدادان، هنگامی که مردم سرگرم داد و ستد بودند، به ناگاه با سواران خود به بازار حمله برد و شمشیر در میان آنها نهاد.
مردم که غافلگیر شدهبودند، از ترس جان، مال و خواستهٔ خود را رها کرده گریختند. مثنی برای این که بتواند با شتاب بگریزد به سوارانش دستور داد که تنها به حمل زر و سیم و آن مقدار از کالاهای گرانبها که بتوانند بر پشت اسبان خود حمل کنند، بپردازند. سپس با شتاب از آنجا گریختند و در حین گریز همچنان از تعقیب محافظان و مرزداران ایران در بیم و هراس بودند تا آنگاه که به رود رسیدند و کسی را در تعقیب خویش نیافتند.
حملات غارتگرانه مثنی و رفیقش به ایران در زمان پیش از اسلام و بعثت پیامبر نمونه ای شد برای دوران خلیفه دوم که این چپاول را در بعدی منطقه ای به انجام برساند.
ادامه دارد...
امیر تهرانی