گوشه ها یی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران
گوشه ها یی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

۱۰۰ نکته در باره حمله مغول به ایران(بخش ۸): چرا ایران؟


چه می شد اگر مغولها اروپای غربی را فتح می کردند و چرا ایر ان؟

حمله مغول‌ها و ویران کردن احتمالی رم توسط آن‌ها به معنای ویران کردن قوی‌ترین نقطه ارتباط جامعه اروپا با گذشته باستانی بود. اگر این ارتباط با دنیای کلاسیک قطع می‌شد، آیا چهره‌هایی مثل دانته، میکل‌آنژ و لئوناردو داوینچی ظهور پیدا می‌کردند؟ احتمالش بسیار کم است. حتی اگر نیاکان این هنرمندان هم از حمله مغول‌ها جان به در می‌بردند، شهرها و روستاهایشان چنان ویران می‌شد و دغدغه مردم چنان بر تأمین قوت روزانه متمرکز می‌شد که دیگر جایی برای شعر یا هنر باقی نمی‌ماند.

چرا مغولها به ایر ان مشغول شدند؟

بدشانسی، سوء مدیریت حکومت خوارزمشاه، همه اینها می تواند از عوامل مهم حمله مغول به ایران و حتی بقیه سرزمین هایی شود که دین اصلی آنها اسلام بود.

رابرت کاولی، کتاب Unmaking the West (غرب؛ آنجور که نشد) انتشارات دانشگاه میشیگان و بالاخره ویژه‌نامه «اگرهای مبهوت‌کننده تاریخ» انتشارات ایمیجین (Imagine  را دبری کرده است . او درباره این که چرا مغول نتوانست قلب اروپا را هدف قرار دهد می نویسد:


"در اوایل سال ۱۲۴۲ میلادی، ارتش مغول ناگهان عقب‌نشینی کرد. هزاران کیلومتر دورتر از اروپا، مرگ یک نفر باعث شده بود مسیحیت از نابودی نجات پیدا کند. مرگ اوکتای بود که باعث عقب‌نشینی مغول‌ها شد. پسر سوم چنگیزخان نه تنها امپراتوری پدرش را متحد نگه داشته بود، بلکه در راه گسترش آن هم قدم برداشته بود. با این وجود، ساختار سیاسی خان‌های مغول با پیچیدگی کار نظامی آن‌ها تناسبی نداشت. مغول‌ها همچنان یک قوم دوره‌گرد باقی مانده بودند که اعلام وفاداری به روسایشان اهمیت زیادی داشت. بنابراین، وقتی خان از دنیا رفت، قانون و عرف مغولی ایجاب می‌کرد که نیروهای نظامی شخصاً به سرزمینشان برگردند و به او ادای احترام کنند و یک خان جدید هم انتخاب شود.


نتیجه این شد که سوبوتای بهادر در آستانه فتح غرب اروپا، راهش را تغییر داد و با نیروهایش به خانه برگشت. مغول‌ها دیگر هرگز به اروپا برنگشتند. تمرکز آن‌ها بعد از این ماجرا روی چین و همچنین روی پرشیا و سرزمین‌های عربی قرار گرفت. در سال ۱۲۸۴ میلادی، ارتش مملوک از مصر در عین‌جالوت با مغول‌ها جنگید و آن‌ها را شکست داد و این نقطه آغاز شکست‌های مغولان بود. در شرق دور هم ژاپنی‌ها و ویتنامی‌ها جلوی مغولان ایستادند و حملات آن‌ها را خنثی کردند. به این ترتیب، روند پیشین به کلی تغییر کرد.

در لهستان، هنوز هم روز ۹ آوریل را به عنوان روز پیروزی جشن می‌گیرند. لهستانی‌ها در آن روز از مغول‌ها شکست خوردند، اما بعد از این جنگ بود که قدرت مغول‌ها برای ادامه کشورگشایی از بین رفت. لهستانی‌ها دوست دارند فکر کنند که فداکاریشان در آن جنگ، بی‌معنا نبوده و بنابراین جشن پیروزی می‌گیرند. اما واقعیت این است که رشادت سربازان یا درایت فرماندهان در اروپا نبود که باعث نجات آن‌ها از مغول‌ها شد، بلکه جهان‌بینی مغول‌ها درباره مرگ و ادای دین به رهبرشان بود که آن‌ها را به خانه برگرداند و اروپا را با خوش‌شانسی نجات داد.

منبع tarikhirani.ir


ولی کتابهای معروفی مانند "فتوحات مغول"و گروهی از اسناد تاریخی حکایت از آن دارند که اصلا این مسیحیت و یهودیت بود که مغولها را به حمله بیشتر و نابودی سرزمین های اسلامی تشویق می کرد. یهودی ها ی متعصب اشکنازی از اروپا در جعبه های مشروب سلاح بر ای مغو لها می فرستادند و افرادی مانند مارکوپولو و پدر و عمو یش روغن مقدس محل تولد مسیح را برای خان مغول هدیه می بردند.

پاپ ها بار ها در پی ایجاد معاهده با مغولها بر آمدند ولی مغولها خواستار تبعیت شدند. وپاپها کشیشان و نمایندگان خود را بطور پی در پی به چادر مغول بزرگ فر ستادند. دختران و زنان مسیحی همسران خانهای معول شدند و قطعا مشوق آنان برای کشورهای اسلامی که ایر ان مهمترین آنها بود.


ادامه دارد..،

100 نکته د ر باره حمله مغول به ایران(۷). فتنه انگیزی خلیفه عباسی


ادامه از نوشتار پیشین

ناگفته هایی از کتاب "تاریخ مغول در ایران" و کتاب "فتوحات مغول"

در نوشتارهای پیشین از دو علت مهم حمله چنگیز خونخوار به ایران نام بردیم که یکی کشتار  بازرگانان مغولی در مرز ایران توسط حاکم ترک منطقه بنام غایر  خان و عامل ترکان خاتون مادر سلطان محمد خوارزمشاه بود. 

و دیگری حماقت سلطان محمد در صدور فر  مان کشتار آنان و در ضمن کریز از معرکه و اجازه ورود به نیروهای مغولی دادن! ام دو سه عامل مهم دیگری نیز وجود دارد و آن فتنه انگیزی خلیفه عباسی الناصر الدین الله بو د .شپولر  نویسنده کتاب تاریخ مغول  در ایران به این نکته اشاره دا رد:

"اگرچه الناصر الدین الله خلیفه عباسی(۶۲۲-۵۷۵ ه.ق)توانست برای آخرین بار به دولت خلفای پیامبر اسلام،وجهه ای ببخشد اما جانشینان وی قادر نبودند حدود قلمرو خود را با فرمان روایان همسایه حفظ کنند.

چه در شرق قلمرو خلافت؛محمد بن تکش خوارزمشاه قدرت بسیار یافت،و برای دستگاه خلافت چنان خطری شد که می بایست پیوسته از وی برحذر باشند.

وخوارزم شاه در این هنگام در مرزهای شرقی کشور با شاهان قراختای و غور سرگرم نبرد بود؛آن زمان کسی در بغداد نمی دانست که این جنگها چه مدت دوام خواهد یافت؛و نیز احتمال می رفت پس از پایان این جنگ ها خوارزمشاه با تمام نیرو به خلیفه عباسی حمله برد.

در این موقع در ۶۱۴ ه.ق به دربار خلیفه گزارشی رسید که در آسیای مرکزی تموچین نامی که مغولان وی را به ریاست برگزیده اند و به وی لقب چنگیز داده بودند توانسته است سرزمین و قبایل گوناگون را تحت فرماندهی خود با یکدیگر متحد کند و به این ترتیب نیرویی عظیم به وجود آورد.

میرخواند مورخی ایرانی که با وقایعی که می نگاشت،تا حدی فاصله زمانی داشت نقل می کند که خلیفه از روی ناچاری به این فرمانروا روی آورد تا خطری که از جانب همسایگان خلافت بود دفع نماید."

چنگیز از ایران می ترسید

 چنگیز  چین را فتح نمود  وبر  مناطق شمالی آن تسلط یافت و سپس  به دنبال توسعه‌طلبی در شرق آسیا به حرکت در امد و لی از ایران، به عنوان قدرتی ریشه‌دار و پرسابقه می ترسید.

گزارش‌های  کتاب فتوحات مغول نوشته جی جی ساندرز و ترجمه ابولقاسم حالت حکایت از آن دارد  که او در آغاز  کار کوشید تا دل خوارزمشاه را به دست آورد و فرستادگان او را سخت گرامی داشت. بنابراین، عزم چنگیز برای تسخیر ایران، نیازمند عامل و پشتیبانی قوی بود و ما در بررسی تاریخ حمله مغول، عموماً از این عامل غفلت می‌کنیم. این عامل، کسی نبود جز خلیفه عباسی، الناصر لِدین‌الله .


او به عنوان سی و چهارمین خلیفه آل‌عباس، تلاش فراوانی برای احیای قدرت دنیوی دستگاه خلافت کرد و در این راه توفیقاتی نیز به دست آورد. 

اما اختلاف عمیق او با خوارزمشاهیان که حتی در برهه‌ای سلطان‌محمد را به انتخاب خلیفه‌ای دیگر در خراسان برانگیخت، باعث شد تا ناصر  خلیفه عباسب برای ضربه زدن به خوارزمشاهیان، از هر ابزاری استفاده کند؛ یکی از این ابزارها، نامه نوشتن به چنگیز و تحریک وی برای تاختن به قلمرو سلطان‌محمد بود، غافل از این‌که این اقدام نه فقط طومار عمر خوارزمشاهیان را در هم پیچید، بلکه به حیات بیش از ۵۰۰ ساله خلافت عباسی هم، پایان داد!


در نوشته های بعدی به فتنه انگیزی پاپ و وا تیکان و نقش یهودیان در ترغیب حمله به ایران سخن خواهیم گفت.


ادامه دارد...