گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

سیاست موفق انوشیروان شاه ساسانی در خنثی سازی نقشه دشمنان ایران


سیاست امپراتوری روم شرقی در امر کمک به پیشرفت ترکان برای تضعیف دولت ساسانی
در روم شرقی (بیزانس) ابریشم چون طلا و سنگهای قیمتی گرانبها بود. از این رو امپراتوری روم شرقی همواره اصرار
داشت که بی‌واسطه به ابریشم چین دست یابد. شریان حیاـتی امپراتوری بیزانس برای دست‌یابی به این کالا از شمال ایران می‌گذشت.
دولت ساسانی با همۀ نیرو می‌کوشید تا نظارت و کنترل بر بازرگانی روم وچین را از دست ندهد. از این‌رو، بر آن بود تا بهای کالاهای مورد نیاز بیزانس را خود تعیین کند

امپراتوری روم شرقی از وجود واسطۀ نیرومندی چون ایران ناخرسند بود و می‌خواست که اقوام همسایۀ شمالی و شرقی ایران را بر ضد دولت ساسانی برانگیزد و با تضعیف ایران به هدفهای بازرگانی خود دست یابد.
از این‌رو، تحریکات در مرزهای شمالی ایران شدت می‌یافت. در دوران پادشاهی بهرام پنجم (بهرام گور، حک‌ 421- 438م) و عهد فیروز و پس از آن، نقش امپراتوری بیزانس در تحریک اقوام همسایه مشهود است.
حضور ائوسبیوس، سفیر زنون، امپراتور روم شرقی به هنگام درگیری با هفتالیان (هیاطله) و دخالت وی در مذاکرات ایران با هفتالیان مؤید این نظر است .
پروکوپیوس هیاطله را قومی از هونها نامیده است که در همسایگی ایران سکنا داشتند و به سبب بعد مسافت آمیزش آنان با هونها قطع شده بود. وی هیاطله را هونهای سفید نامیده است که در میان قبایل «هون» پوست سفید دارند و چهرۀ آنان زشت و بدمنظر نیست .
محققان سیاست ایران ساسانی در قبال چین و ترکان را ملایم و آمیخته با نرمش دانسته‌اند. به عنوان نمونه در 553م دولت ساسانی به چان آن، نزد چینیان سفیری فرستاد و نمایندگانی نزد تورکیوتها روانه کرد که ایستمی خاقان در رأس آنان قرار داشت. هونها نیز کوشیدند تا روابط خود را با چین تحکیم بخشند. اما یوی ـ وین تای، امپراتور چین غربی که متحد تورکیوتها بود، به هفتالیان روی ننمود

در بهار 554م که دشتها سرسبز و برای اسبان و دامها مساعد بود،حرکت ترکان (تورکیوتها) به سوی آسیای مرکزی آغاز شد. در 555م لشکریان ترک به حدود دریاچۀ آرال رسیدند که با عنوان «دریای غربی» از آن یاد شده است

. محدودۀ فرمانروایی ترکان را فردوسی (8/156-157) از چین تا کرانه‌های آمودریا (جیحـون) و از آنجا به گلزاریون (سیردریا ـ سیحون) در آن سوی چاچ (تاشکند) نوشته است.
سپس ترکان به سوی سغد و بخارا که در تصرف هونها بود، روی آوردند و با آنان درگیر شدند و در یک سال و نیم قزاقستان مرکزی، هفت رود و خوارزم را تصرف کردند
دینوری (ص 67- 68) دربارۀ نواحی متصرفی می‌نویسد که انوشیروان لشکری جرار به بوم هفتالیان فرستاد و تخارستان، زابلستان، کابلستان و سرزمین چغانیان را تسخیر کرد.
پادشاه ترکان «سنجبو خاقان» (ایستمی خاقان) به خراسان لشکر کشید و چاچ، فرغانه، سمرقند، کش و نسف را گشود. انوشیروان همین که آگاه شد، فرزندش هرمزد را با سپاهی بزرگ برای جلوگیری از تجاوز ترکان فرستاد.
شاه ترکان همین که از نزدیک شدن سپاه هرمزد آگاه شد، اراضی متصرفی را رها کرد و بازگشت. از این پس پیشرفت ترکان با دشواری مواجه شد و در کرانه‌های شمالی دریاچۀ آرال با مقاومت هونهای خیونی و اوگورها روبه‌رو گشتند.
ترکان در 558م این قبایل را درهم شکستند و تا کرانه‌های رود ولگا پیش تاختند، ولی در این منطقه آوارها که آنان را از اعقاب ژوژانها (ژوآن ـ ژوآنها) دانسته‌اند.

مرجع:lib.eshia.ir


امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 1 + ارسال نظر
آکادمی زبان آنلاین وطندوست چهارشنبه 15 مرداد 1399 ساعت 18:29 http://payamvls.com/

سلام مطلب خوب و عالی است سپاسگزارم

باتشکر فراوان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد