گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

ایرانیان چگونه بیدارشدند(بخش یکم)


ایرانیان چگونه بیدارشدند(بخش یکم)

از تاریخ مشروطه نوشته کسروی

...پس از تبریز اسپهان بتکان آمد، و پس از آن در تهران شور و جنبش پیدا گردید. در همه جا علما پیشگام بودند. در تبریز حاجی میرزا جواد، و در اسپهان آقا نجفی، و در تهران میرزا محمد حسن آشتیانی و دیگران پا در میان داشتند. 

از سامرا مجتهد بزرگ میرزا محمدحسن شیرازی تلگراف بشاه فرستاد و زیانهای امتیاز را باز نمود و در خواست بهم زدن آن را کرد.

مردم و علما رضایت ندادند

گرفتاری بزرگ شده و شاه نمیدانست چکار کند. نخست خواست فروش در درون کشور را از کمپانی باز گرفته و تنها فروش در کشورهای بیگانه را بآن سپارد. لیکن مردم و علما باین خرسندی ندادند و از کوشش باز نایستادند. علما یکراه دیگری اندیشیدند، و آن اینکه بکمپانی کاری ندارند و مردم را از کشیدن چوپوق و غلیان باز دارند و این بود میرزای شیرازی فتوی بحرام بودن غلیان و چوبوق داد و همینکه این فتوی بتلگراف بشهرها رسید مردم در همه جا از خرد و بزرک

و از زن و مرد، و از توانگر و بیچیز آن را پذیرفتند و بیکبار همه دکانهای توتون و تنباکو فروشی را بسته و غلیان و چوبوق را کنار گزاردند.

میرزا آشتیانی مجتهد معروف دستور ناصر الدین شاه را نپذیر فت

این کار چنان انجام گرفت که مایهٔ شگفت همگی بیگانگان گردید کمپانی ناگزیر شد بشاه گله کند و چاره خواهد، و شاه خواست زورآزمایی کند و بمیرزای آشتیانی پیام فرستاد که یا در آشکار و میان مردم غلیان کشد و آن فتوی را بشکند و یا از تهران بیرون رود. او بیرون رفتن را پذیرفته و بآمادگی پرداخت ولی مردم شوریده و نگزاردند

شاه عقب نشینی کرد

، و چون دسته‌ای از آنان در پیرامون ارک انبوه شده و میخواستند بدرون روند با فرمان آقابالاخان (که سپس سردار افخم گردید) سربازان شلیک کردند که هفت تن کشته گردیدند و بیست تن و بیشتر زخمی شدند. چون شورش رفته رفته سخت تر می‌گردید و بیگانگان که در تهران و دیگر جاها می‌بودند بیم می‌نمودند شاه ناگزیر گردید با کمپانی گفتگو کند و با پذیرفتن پانصد هزار لیره تاوان امتیاز را بهم زند. این کار در دی ماه ۱۲۷۰ (جمادی‌الاول ۱۳۰۹) بود. آن پانصد هزار لیره را از بانک شاهنشاهی که تازه بنیاد یافته بود گرفته و به کمپانی دادند، و این نخستین وام دولت ایران بود.

این نخستین تکان در توده ایران بود و بادست علما ...

پس از ششماه کمابیش شور و تکان، داستان بپایان رسید. این را می‌توان «نخستین تکانی در تودهٔ ایران» شمرد، و این اگر چه با دست علما بود، و همچشمی دو همسایه بی هنایش نبود، خود پیش آمد ارجداری بشمار است و باید در تاریخ یاد آن بماند، 

ادامه دارد...

امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد