گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

فقر آگاهی و درمان آن

فقر آگاهی و راه در مان آن

جامعه گرفتار فقر آگاهی همیشه گرفتار   انواع گرفتاری ها است.استرس ناشی از بیماری ساده ویروس کرونا به دلیل ضعف و فقر آگاهی ،به جای آماده سازی مردم جامعه برای مقابله با آن،عملآ جامعه و مردم مقلوب آن شده اند.

به زبان ساده آثار و زیان های ناشی از خود ویروس کمتر از اضطراب های ناشی از ویروس است.در مورد بسیاری از موارد فرهنگی و اجتماعی نیز این عواقب به دلیل فقر آگاهی مردم صدمات زیادی به جامعه می رساند.

مردم اگر اهمیت اثرتاریخی را بدانند و از اعتبار آن آگاهی داشته باشند قدر و منزلت آن را درک کنند خود محافظت از استوانه های میراث فرهنگی را بر عهده می گیرند.اما چون این آگاهی وجود ندارد میراث آسیب پذیرترین ارکان فرهنگی جامعه می شود.درجوامع مختلف این فرهنگ ها،آداب و آئین ها،باور و سنتها هستند که با مردم می روید و رشد کرده و مردم در آن بارور می شوند.

فرهنگ جدای از جامعه یا جامعه جدای از فرهنگ نیست. هر جا که جامعه ای هست، فرهنگ منطبق بر آن نیز وجود دارد .جوامع کرد و لر و بلوچ،فارس و ..نیزفرهنگ و آداب خاص خود را دارند. در جامعه‌ی عربی‌ خوزستان فرهنگ های عربی مشاهده می شود که دارای وجه های خاص و بومی خودش می باشد، که نمی توان این فرهنگ  ملی را نادیده نگاشت.

متاسفانه عدم  توجه  بر این فرهنگ ها سبب می شود تا بسیاری از آنها از بین بروند.و جامعه دچار ضربه ی فرهنگی  شود،به وضوح می توان اقرارکرد آنچه در این میان اهمیت دارد، آگاه‌سازی مردم است.

این آگاهی چه در زمینه بیماری ویروسی باشد یا ویروس کشنده تری به نام تهاجم به میراث فرهنگی ملتها فرقی ندارد لزوم اهمیت به آگاهی بخشی مردم جامعه انکارناپذیر می نماید.می خواهم بگویم امروزه اگرچه پاسداری از میراث فرهنگی وجهه‌ای جهانی یافته و نهادهای وابسته با تشکل ستادهایی برای بازیابی و نگهداری ازآنها می‌کوشند ولی شکی نست که ملتها و اقوام برای گفتگو و هم‌اندیشی بیشتر نیازمند شناخت یکدیگر ،آگاهی بخشی،احساس همدلی به ویژه دراین شرایط بد کرونایی، و یادمانهای تاریخی مهمترین ابزارهای این گفتگوها می باشند.

 میراث فرهنگی هرکشور درحکم دریچه‌هایی است که به سوی روحیات و خلق خوی و آداب و رسوم ساکنین آن دیار باز می‌شود. شناختن و شناساندن آثار تمدن چهرهای تابناک هر نقطه به حکم وظیفه بر همگان واجب است.

از هر دریچه که به فرهنگ مردم در هر کجای دنیا باشد، بنگریم، یک پیام کاملا شفاف را از دل تاریخ بر کتیبه زمانه حک شده می‌بینیم: وآن اینکه:آینده از آن ملتی است که گذشته خود را بهتر بشناسد.

نسلی که به گذشته های دور و دراز خود پشت کند روبه هلاکت می رود تنهاراه نجات از این مسیر مرگبار توجه و هوشیاری عامه مردم ، تفهیم و درک اهمیت آثارباستانی است میراث ارزشمندی که در طی قرون و اعصار به جا مانده‌اند باید از گزند زمانه حفظ و امکان دیدارشان را برای مردم و نسل های آینده فراهم شود بیاموزیم  هویت تاریخی را جایگزین سرگردانیهای فرهنگ وارداتی و ضد ارزشها کنیم .

باید مردم با دیدن و شناختن میراث تاریخی و فرهنگی احساس تحسین و هویتی اصیل و استوار ‌نمایند، و از فراز نشیبها و تجربیات تلخ و شیرین گذشتکان درس عبرت بگیرند. ایران سرزمینی با پیشینه دیرین و یکی از پنچ کشور ممتاز و دارای تمدن کهن است، و در جای جای  خود میراث‌های کهن و با ارزشمندی را جای داده است.

 بازسازی، حفاظت و کاربری‌های گوناگون آنها متناسب با زمان می‌تواند در دورهای که بحران هویت یک معضل است و تهاجم فرهنگی سرزمینهای کهن را آماج خود قرار داده است .

یکی از راهکارهای آشنایی نسلهای امروز و اقدامی در این مورد شناخت آثار تاریخی باشد ملتهایی که از حیث تمدن و صنعت از هم جلوتر هستند، بیشتر به این نکته دلبستگی دارند، که باید بدانند و بفهمند ریشه هریک از مظاهر زندگی از چه زمان بوده، و کدام محل نشو و نما یافته است.

 اهمیت آثار باستانی از نظر جنبه معنوی آن که روح بشررا گرفتار خود ساخته است بیشترتشنه فهم و درک ساخته است و روز به روز هم بیشتر نیازمندی اورا به تسکین التهاب و هیجان روحی که بر اثر زندگی سراسر مادی و ماشینی کنونی بدان دچار شده رافراهم کرده است .

آثارتاریخی معیار و عیار تاریخ ملتها هستند.فواید فرهنگ شناختی، قوم شناختی ،زبان شناختی ،تاریخ شناختی ،هستی شناختی ،معرفت شناختی،انسان شناختی و......فراوانی دارند. بناها و محوطه های تاریخی زبان خاموش تاریخ کهن  سرزمین ملتها هستند می توانند فضای روشنی از گذشته تاریخی را به آیندگان ارایه کنند.

این رویکرد در ایران نمود و اهمیت بیشتری می یابد.هنوز ضرورت توجه و نگاه انسانی و عالمانه ما را برای صیانت از این محوطه ها و مآثورات تاریخی – فرهنگی  معطوف آن نکرده است درد ما از قهر  نسل کنون با میراث و میزان دشمنی با آن است که ظاهرا تمایلی به آشتی با میراث خود ندارد. حفظ آنها به مثابه نمایشی از تجسم روح و ذوق ایرانی در ادوار مختلف تاریخ ، حتی در تاریکترین روزهای حیات ملی ماست  روح و ذوق مردمانی خردورز که در شدت و رخاء هیچگاه از خلق و ابداع در هیچیک از ادوار تاریخ ملتی که ریشه در ارزش ها و میراث بی بدیل خود دارد.باید بدانددرمعادلات باستان شناختی جهان  هر اثر باستانی چونان خود آدمی یکتا و بی‌بدیل است و پیام خاص خود را بر شانه می‌کشد.بیاد داشته باشیم جامعه گرفتار فقر آگاهی همیشه گرفتاردام بلاهایی مانند ویروس کرونا است‌.

http://wishna.blogfa.com/  


اصل مقاله درسایت فوق موجود است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد