ادامه از نوشتار پیشین
از کتاب خاطرات و خطرات مهدیقلی خان هدایت
ابن است حال اروپا! چرا بیسمارک د ر آلمان موفق شد و لی امیر کبیر در ایران به قتل رسید
..."گیوم اول مردی بود درویش مسلک، در قصر سلطنتی سکنی نکرد. خانهٔ پدریش عمارتی ساده بود. اخوی در سفر اول بدیدن آن عمارت رفته بود، تختخواب آن تختخواب آهنی دو تومانی بودهاست. لباسش وصله میخورده است، سالی چهار کرور عایدی شخصی داشت و همینقدر لیست سویل (حقوق). ابیات اسکافی بخاطرم آمد.
مامون آنک از ملوک دولت اسلام هرگز چون او ندید تازی
-کارخانهها دستور داشتند برای اولین سال هزارهزار چرخ خیاطی، خراطی، افزار نجاری آهنگری و حرف دیگر تدارک کنند -
-در عرض سال هر کس به امپراتور عریضهٔ تقاضا میداد بفراخور حال او افزار کار و سرمایه باو داده میشد.
-شخصاً زیاد مدبر نبوده است لکن استقامت رأی داشتهاست. چون بیسمارک را بجا آورد و صمیمیت او را دانست، نه ملکه نه ولیعهد نه سایر اجزاء رأی أو را نتوانستند تغییر بدهند و بیسمارک باعتماد او از پروسی آشفته آلمان و امپراتوری مجموع ساخت.
-ناصرالدینشاه جواهر بخودش میزد، دریای نور و غیره. روزی در سفر اول از جواهر گیوم پرسیده بود، جوابی نداده در سان لشکر گفته بود اینست جواهر من.
-در این سنه کنگرهٔ برلن تشکیل شد، ۱۳ ژوئن تا ۱۳ ژوئیه مرکب از نمایندهٔ ۶ دولت، روسیه، آلمان، فرانسه انگلیس، ایتالیا و عثمانی بحث در معاهدهٔ سن استفانو است بین روسیه و عثمانی منعقد در ۳ مارس ۱۸۷۸
-مقصد گذاردن کلاه سر همدیگر و برداشتن کلاه از سر عثمانی و ضمناً جلوگیری از نفوذ کلی روس است. بحبوحهٔ قدرت بیسمارک است. تصمیمات عمدهٔ کنگره، استقلال رومانی، صربی و قرهطاغ استقرار روملی شرقی، واگذاری بسنی و هرزگوین به اطریش، و قطور به ایران.
-کنگره اجتماع زمامداران مماللک است از برای ترمیم امور مهمهٔ مختلف فیها که حقوق ملل نتیجهٔ مقررات آن مجامع زور است و اشهر همه کنگرهٔ مونستر اسنابروک که منجر به معاهدهٔ وستفالی شد ۱۶۸۴ کنگرهٔ رایشتات ۱۷۹۷ کنگرهٔ وین ۱۸۱۴ کنگرهٔ پاریس ۱۸۵۶. در صلح وستفالی به جنگ سیساله در کنگرهٔ پاریس بجنگ کریمه خاتمه داده شد و در کنگرهٔ وین پس از ختم کار ناپلئون نقشهٔ جدید در اروپا پدیدآوردند.
-سعدی در گلستان گوید؛ جمعی از حکما در بلوغ صحبت میداشتند که علامت آن چیست هرکس چیزی گفت، صاحبدلی گفت بلوغ آن است که در بند رضای حق بیشتر باشی تا در بند هوای نفس. حال حق را از بین بردهاند ماندهاست هوای نفس و بندگی شهوات. این است حال مائهٔ ۱۹ در اروپا.
امیر تهرانی
ح.ف
ادامه دارد