گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

مدیریت ارزنده یک حکمران زن باعث شد ری سالها د ر امان باشد.


این حکمران زن تازنده بود ری در امن و امان بو د.

سلطان محمود غزنوی قصد تسخیر ری را داشت و به سیده خاتون حکمران ری این موضوع را اطلاع داد. خوشبختانه

پاسخ سیده خاتون که  نشان  از درک بالا و تدبیر سیاسی او داشت مانع پیشروی   و حمله سلطان محمود شد و ری در آن زمان در امان ماند.

عنصرالمعالی می‌نویسد:

سیده خاتون جواب داده بود: «تا شوی من زنده بود مرا اندیشه آن بود که تو را مگر این راه بود و قصد ری کنی. چون وی فرمان یافت و شغل به من افتاد، مرا این اندیشه از دل برخاست، گفتم: محمود پادشاهی عاقل است، داند که چون او پادشاهی را به جنگ زنی نباید آمدن. اکنون اگر بیایی خدای آگاه است که من نخواهم گریخت و جنگ را ایستاده‌ام، از آنچه در دو بیرون نباشد: از دو لشکر یکی شکسته شود؛ اگر من تو را بشکنم، به همه عالم نویسم که سلطان محمود را بشکستم که صد پادشاه را شکسته بود، مرا هم فتح‌نامه بود و رسد و هم شعر فتح [و اگر تو مرا بشکنی چه توانی نوشت؟ گویی زنی را بشکستم؟ تو را نه فتح‌نامه رسد و نه شعر فتح] که شکستن زنی بس فخر نباشد؛ گویند که سلطان محمود زنی را بشکست».

[۱۱] محمود با پاسخ مدبّرانه سیده خاتون قانع شد و تا او زنده بود به ری لشکر نکشید. هرچند بیهقی، مورّخ دوره غزنویان، به گونه‌ای دیگر به قصد محمود غزنوی برای فتح ری در زمان سیده خاتون اشاره کرده‌است و به نقل از خواجه احمد می‌نویسد:

«امیر ماضی در خلوت با من حدیث ری بسیار گفتی که آنجا قصد باید کرد و من گفتمی: رأی، رأی خداوند است که آن ولایت را خطری نیست و والی آن زنی است. بخندیدی و گفتی: آن زن اگر مرد بودی ما را لشکر بسیار بایستی داشت به نیشابور».

،ولی این‌ها از ارزش تدابیر سیده خاتون در حفظ قلمرو حکومتی همسر و فرزندش چیزی نمی‌کاهد. با مرگ سیده خاتون در ۴۱۹ هجری، ضعف مجدالدوله آشکارتر شد و چون سپاهیان با او راه مدارا در پیش نگرفتند، نامه‌ای به سلطان محمود نوشت و از او دعوت کرد تا به ری آید. سلطان محمود در همان سال به ری لشکر کشید و آن را فتح کرد. مجدالدوله دستگیر شد و به قتل رسید و شاخه جبال حکومت آل‌بویه پس از سیده خاتون دوام نیاورد. محمود کتابخانه معروف ری را به آتش کشیده و صدها نفر از اندیشمندان و متفکران آنجا را به جرم زندیق و ملحد بودن به دار آویخت.


امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد