این حکمران زن تازنده بود ری در امن و امان بو د.
سلطان محمود غزنوی قصد تسخیر ری را داشت و به سیده خاتون حکمران ری این موضوع را اطلاع داد. خوشبختانه
پاسخ سیده خاتون که نشان از درک بالا و تدبیر سیاسی او داشت مانع پیشروی و حمله سلطان محمود شد و ری در آن زمان در امان ماند.
عنصرالمعالی مینویسد:
سیده خاتون جواب داده بود: «تا شوی من زنده بود مرا اندیشه آن بود که تو را مگر این راه بود و قصد ری کنی. چون وی فرمان یافت و شغل به من افتاد، مرا این اندیشه از دل برخاست، گفتم: محمود پادشاهی عاقل است، داند که چون او پادشاهی را به جنگ زنی نباید آمدن. اکنون اگر بیایی خدای آگاه است که من نخواهم گریخت و جنگ را ایستادهام، از آنچه در دو بیرون نباشد: از دو لشکر یکی شکسته شود؛ اگر من تو را بشکنم، به همه عالم نویسم که سلطان محمود را بشکستم که صد پادشاه را شکسته بود، مرا هم فتحنامه بود و رسد و هم شعر فتح [و اگر تو مرا بشکنی چه توانی نوشت؟ گویی زنی را بشکستم؟ تو را نه فتحنامه رسد و نه شعر فتح] که شکستن زنی بس فخر نباشد؛ گویند که سلطان محمود زنی را بشکست».
[۱۱] محمود با پاسخ مدبّرانه سیده خاتون قانع شد و تا او زنده بود به ری لشکر نکشید. هرچند بیهقی، مورّخ دوره غزنویان، به گونهای دیگر به قصد محمود غزنوی برای فتح ری در زمان سیده خاتون اشاره کردهاست و به نقل از خواجه احمد مینویسد:
«امیر ماضی در خلوت با من حدیث ری بسیار گفتی که آنجا قصد باید کرد و من گفتمی: رأی، رأی خداوند است که آن ولایت را خطری نیست و والی آن زنی است. بخندیدی و گفتی: آن زن اگر مرد بودی ما را لشکر بسیار بایستی داشت به نیشابور».
،ولی اینها از ارزش تدابیر سیده خاتون در حفظ قلمرو حکومتی همسر و فرزندش چیزی نمیکاهد. با مرگ سیده خاتون در ۴۱۹ هجری، ضعف مجدالدوله آشکارتر شد و چون سپاهیان با او راه مدارا در پیش نگرفتند، نامهای به سلطان محمود نوشت و از او دعوت کرد تا به ری آید. سلطان محمود در همان سال به ری لشکر کشید و آن را فتح کرد. مجدالدوله دستگیر شد و به قتل رسید و شاخه جبال حکومت آلبویه پس از سیده خاتون دوام نیاورد. محمود کتابخانه معروف ری را به آتش کشیده و صدها نفر از اندیشمندان و متفکران آنجا را به جرم زندیق و ملحد بودن به دار آویخت.
امیر تهرانی
ح.ف