رازهای مسجد جامع عتیق اصفهان
برای نخستین بار که از این مسجد دیدن کردم این احساس را داشتم که به فضای هشتصد سال پیش باز گشته ام. گروهی اروپایی در آنجا بودند که با حوصله فراوان همه زوایای مسجد و جنبه های معماری آنرا با دقت بررسی می کردند. یکی از آنان از من پرسشهایی در باره مسجد کرد و من بر حسب ظن و گمان چیزهایی گفتم. ده دقیقه بعد او را دیدم که در گوشه ای نشسته و کتاب بزرگی در دست دارد که اطلاعات و نقشه های کامل همه مساجد قدیمی ایران از جمله مسجد جامع عتیق اصفهان را در بر داشت. او توانسته بود این کتاب را نزد سر گروهشان پیدا کند.
مقاله زیر را پرفسور آندره گدار نوشته که معمار و آرشیتکت موزه ایران باستان و برخی ساختمانهای دیگر در ایران بوده و ایران نخستین موزه ملی خود را به کمک این مرد دانشمند بوجود آورد. او در ساخت موزه ایر ان باستان از معماری کاخ بیستون الهام گرفته است.
بدین معنی که گویا در محل کنونی مسجد جامع آتشکده ای بر پا بوده است . اما بدون شک در همان محل مسجد قدیمیتری که قسمتی از دیوارهای خاکی آن باقی است وجود داشته و مسجد جامع بر روی آن بنیان یافته است .
مسجدی که پناهگاه بی پناهان بود
۱-مسجد جامع در روزگار پیشین مانند دیرهای قرون وسطی در مغرب زمین مرکز فرهنگی و دارالعجزه بسیار مهمی بوده است که مسافران و بیماران را در آن نگاهداری و پرستاری میکردهاند .۲- بموجب شرحی که مورخی اصفهانی 1 (مافروخی در کتاب محاسن اصفهان ) در قرن یازدهم (پنجم هجری ) از آن بدست میدهد این بنا بر روی زمینی ناهموار شامل چهار دستگاه ساختمان (اربع ادوار ) در اطراف مسجد که حیاطی مستطیل شکل با رواقهای کم و بیش گود در چهار پهلوی آن بوده میشده است .
۳- چهار دسته ساختمان شامل صومعه ها ، خانقاهها ، یک کتابخانه و مخزنهای آن و مهمانخانهها (مضیف ها) و توابع معمولی یک بنای بزرگ مذهبی در آن روزگار بوده است .
۴-به گفته همان نویسنده برای هر نماز کمتر از پنجهزار کس در آنجا گرد نمیآیند . پهلوی هر جرزی شیخی سرگرم تدریس و تعلیم به پیروان و شاگردان کثیر خویش است و یا مریدی بریاضت نفس اشتغال دارد .
۵- آراستگی این بنا بواسطه مناظره فقها و مباحثه علما و مجادله متکلمین و پندهای واعظین است . در آنجا صوفیان و علما و کسانی دیده میشوند که بحال عبادت در مسجد اقامت گزیده به تسبیح و دعا زندگی را میگذرانند.
۶- . روبروی ایوان گنبددار بزرگ کنونی در ساختمان ضلع شمالی ، کتابخانه مسجد با مخازن و حجرات متعدد آن قرار داشته است . در این کتابخانه بمرور ایام کتب مربوط بهمه گونه علوم گرد آمده بود . بنابراین مسجد جامع در قرن دهم بنای عظیمی بود که طرح معماری بسیار سادهای داشته و تمام مساحت مسجد کنونی را فرا میگرفته است .
در سال 1050 م. (3-442 ه.) بزرگ آنان طغرل بیک نواحی اطراف اصفهان را غارت کرد و قحطی سهمگینی که بدنبال این غارتگری پدید آمد مردم اصفهان را به تسلیم شدن ناگزیر ساخت و طغرل بیک بدینگونه اصفهان را به تصرف خود در آورد
مسجد را مردم ویران کردند
. در این زمان بموجب نوشته مورخین ایرانی مردم برای فراهم آوردن چوب ناگزیر از ویران کردن مسجد بزرگ شدند . اما با وجود این جهانگرد بصیری که یکسال پس از فتح طغرل بیک اصفهان را دیده مینویسد که در آن هیچ بنای ویرانی مشاهده نکرده است .
مسجد به سبک ایر انی در آمد
اما چندی بعد در زمان ملک شاه سلجوقی نقشه سبک عربی مسجد به طرح کاملا ایرانی بدل گشت .۰در قدیم ) ساختمان آتشکده غالبا از صفه ای برای مراسم عمومی نیایش آتش که در وسط فضا یا میدانگاه مسطح وسیعی قرار داشت و یک بنای کوچک گنبداری مبتنی بر چهار ستون که آتشگاه را میپوشانید تشکیل مییافت .
اما چون مسلمانان به سوی مکه نماز میگذارند و زرتشتیان دور آتش حلقه میزنند ، آتشگاه در مسجد به محراب یا طاقنما و حجرهای که جهت قبله را مینمایاند بدل گشت و در منتهی الیه ضلع جنوبی صفه یا صحن جای گرفت .
بدین ترتیب بنای کوچک گنبد دار آتشگاه ( بنای طاق در آتشکده ) بصورت ایوانی وسیع با گنبدی گشاده و فراخ که محراب اصلی ساختمان را نیز در بر میگیرد (یعنی یک شبستان منفرد گنبدی شکل که اطرافش باز بوده ) در آمد .
خواجه نظام الملک
بموجب کتیبه بزرگ داخل گنبد این بنا ( گنبد جنوبی ) بدستور حسنبنعلیبناسحق یعنی خواجه نظامالملک وزیر نیرومند ملکشاه بنیان یافته است .
تقریبا در همان زمان تاجالملک رقیب نظامالملک در آنسوی صحن و به محاذات گنبد جنوبی گنبد کوچکتر ولی باشکوهتری (گنبد شمالی ) بر پا کرد .
بنابراین مسجد جامع در روزگار ملکشاه عبارت بود از ایوان بسیار فراخی که محراب را در بر میگرفت و در جلوی آن محوطه وسیعی که مسلمانان به هنگام ازدحام در آن صف میبستند و به نماز میایستادند قرار داشت .
آتش سوزی
از مضافات و ملحقات قدیمی مسجد که کم و بیش مرمت و تعمیر شده بودند در این زمان اطلاع چندانی در دست نیست و همین قدر میدانیم که در سال 515 هجری مطابق با 22-1121 میلادی ساختمانهای مذکور در یک آتشسوزی کلا ویران و نابود شدند .
بنابراین در آن روزگار مسجد فقط از دو بنای گنبد دار دور افتاده از یکدیگر در دو انتهای شمالی و جنوبی صحنی خالی و احاطه شده از خرابه و ویرانه تشکیل مییافته است .
طرح در نهایت ایرانی شد
اما در همان زمان یا اندکی بعد در دوران سلطنت محمد پسر ملکشاه عزم جزم ایرانیان مبنی بر طرد نقشه مسجد عربی و ایجاد بنایی کاملا ایرانی (مسجد چهار ایوانی ) ساختمان قدیمی را به یک مسجد بزرگ و زیبای ایرانی یعنی صحنی مرکزی محاط با چهار نما در اطراف آن و در وسط هر نما ایوانی رو به حیاط (ایوانهای چهارگانه و نماها و شبستانها و چهلستونهای اطاف صحن) بدل کرد .
مسجد مدرسه
در واقع بتقلید از بنای مدرسه ایرانی که عبارت از حیاتی مستطیل با حجرههایی در چهار ضلع حیاط و در وسط هر ضلع ایوانی بعنوان اطاق مطالعه و استراحت است معماران زبر دست میان دو بنای گنبد دار موجود به آسانی مسجد معروفی را که بدرستی ((مسجد مدرسه )) نامیده شده است بنا نهادند .
سایر مساجد عربی و حتی مساجدی که خلفای عباسی بنا نهاده بودند نیز رفته رفته در همان دوران سلجوقیان و یا دیرتر تا زمان معاصر به تقلید از مسجد اصفهان تغییر شکل یافت. اما مسجد جامع اصفهان را پس از تغییر شکل یافتن آن به شرحی که گذشت تقریبا تمام سلاطین ایران و خاصه سلاطین صفوی که اصفهان پایتختشان بود آراسته و زینت کرده و زیباتر ساختهاند .
کتیبه ها را خراب کردند تا نام شاه عباس دوم را ثبت کنند.
تمام شاهان صفوی سعی داشتهاند که نام و نشانشان در این بنای معروف به یادگار بماند. تا آنجا که شاه عباس دوم برای آنکه نام او چون نام و اثر اسلافش در مکان مطلوبی ثبت و ضبط گردد فرمان داد تا قسمتی از کتیبه بزرگ حاوی سورههای قرآن ایوان جنوبی را خراب کند و نام او را بخط زرین بجای آن بنگارندوانگهی چون رسم بر این بود که نماهای خارجی بناهای ایرانی را نیز با کاشیهای رنگین بپوشانند ساختمانهای اطراف صحن و نماهای ایوانهای چهارگانه (ایوانها و پشت بغلهای طاقنماهای فوقانی و تحتانی اطراف صحن ) مسجد به همین شیوه با صفحات کاشیکاری کوچکی که بعدا به کاشیکاری ظریفتری مبدل گشت پوشیده شد . بعلاوه الجایتو در شمال ایوان غربی محراب بسیار زیبائی گچبری را که طلاکاری شده است بنا نهاد .
بیت االشتاء یا خانه زمستانی
اندکی بعد در حدود سال1447 میلادی سلطان محمدبن بایسنقر بن شاهرخ تیموری شبستان زمستانی( بیت الشتاء) و در ضلع غربی مسجد برای آنکه ورود به سحن آسانتر گردد سردری را که به نام او به یادگار مانده است بنا نهاد و در پایان قرن پانزدهم سلطان حسن بهادر خان معروف به اوزون حسن که سازندهای بزرگ بود در مسجد تعمیرات و اصلاحات مهمی انجام داد و خاصه سقف ایوان جنوبی را از نو ساخت و با مقرنسهای درشت تزئین کرد و باز هم او تزئین کاشیکاری نماهای اطراف سحن را ناقص یافت و بجای آن نماهای رو به صحن مسجد و ایوان جنوبی را با صفحات مختلف از کاشیکاریهای معرق شایان تحسین که هنوز نیز برجاست هر چند که بارها تعمیر و مرمت شده است پوشانید .اقدامات شاهان صفوی
تقریبا تمام سلاطین صفوی به استثنای شاه عباس اول در مسجد کارهایی کم و بیش مفید انجام دادهاند . و حتی در دوران سلطنت او نیز نمازخانه ای در گوشه جنوب غربی مسجد ولی مستقل از آن (چهلستون شاه عباسی) ساخته شد .شاه عباس کبیر به پایتخت خود نظم بخشید و میدان بزرگ شهر را تزئین کرد و در اطراف آن بناهای معروفی چون مسجد شیخ لطفالله ، مسجد شاه ، قصر عالیقاپو و بازار بزرگ قیصریه را بنا نهاد و بدینگونه چون سخت بکار اصفهان نو یعنی اصفهان ساخته و پرداخته خویش مشغول بود به سرنوشت اصفهان کهن چندان توجه نداشت .
یک کشف معدن ، مسجد جامع را از ویرانی نجات داد
مسجد شاه پیش از هر بنای دیگر مورد توجه و علاقه شاه عباس بود و شاه عباس در نظر داشت آنرا جانشین مسجد عتیق جامع کند .
ساختمان مسجد شاه در سال 1612 آغاز شد و تا چندی پس از مرگ شاه که در 1628 پیش آمد نیز ادامه داشت . چیزی نمانده بود که برای تزئین مسجد شاه بدستور شاه عباس ازارههای مرمری که پایههای مسجد را پوشانیده است برداشته و در ساختمان مسجد شاه بکار برند .
ولی با اعلام کشف معدن سنگ مهمی در حوالی یزد که از آن سنگهای مرمر سفید (( بزرگتر و زیباتر )) ی استخراج میتوان کرد با زحمات زیاد شاه را از این تصمیم منصرف کردند . امروزه مسجد شاه که با سنگهای مرمر یزد زینت یافته یکی از جذابترین بناهای اصفهان است ولی مسجد عتیق اصفهان هنوز اساسی ترین ومهمترین و جالبترین بناهای تاریخی آن زمان است.
منبع :گدار ، آندره. "مسجد جامع عتیق اصفهان". ترجمه جلال ستاری. دوره 6، ش61و62 (آبان و آذر46): 65-67
مجله هنر ومردم.
امیر تهرانی
ح.ف