گوشه ها یی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران
گوشه ها یی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

100 نکته در باره حمله مغول به ایر ان: دلیل ششم


دلیل ششم(حادثه اترار):

مغولان ابتدا با توسعه ارضی و دستیابی به گوشه ای از راه های بازرگانی بین المللی ، خود را در محور تجارت منطقه ای شرق دور و شرق میانه وارد کردند و این آغاز ماجرا بود . 

بازرگانان مسلمان ، مسیحی و بودائی که از اقصی نقاط جهان در مغولستان یکپارچه قرن 6 ه. ق در رفت وآمد بودند و باحکومت و خان مغول در تماس بوند  ، نه تنها در شکوفایی اقتصاد نقشی به عهده گرفتند ، بلکه در تنویر افکار خان و اشرافیت نو پای فئودال نظامی ایل موثر واقع شدند .

 در بین دسته های بازرگانی بین الملی ، ارجحیت و اکثریت با تجار مسلمان یا دقیقتر بگوییم بازرگانان ایرانی بود.

قدرت برتر دنیای شرق یعنی ایران خوارزمشاهی اطلاعات وسیعی در اختیار خان مغول می گذاشتند و با عرضه کردن کالاهای پرزرق و برق و پر بها و تحفه هایی بی بدیل ، چشم ها را خیره می کردند.( بیانی ، شیرین ، 1388، ص 22)

باید توجه داشت که بازرگانان ایرانی که در زمان گسترش حکومت تازه تولد یافته مغول ، بازرگانی خود بیش از بیش رونق بخشیده در دستگاه حکومتی اعتباری یافته بودند ، به هیچ وجه حافظ منافع سیاسی کشور خود نبودند بلکه برای منافع شخصی و خانوادگی و کسب ثروت کار می کردند. ( بیانی ، شیرین ، 1388، ص23)

(اکنون نیز همین گونه است.)

یکی از دلایل مهم حمله چنگیز بر می گردد به همین قضیه بازرگانی که به حادثه اترار معروف شده است در این قسمت مقاله به آن می پردازیم.

اترار یک شهری مرزی بین مغولستان و ایران بود ، که معمولا کاروان های تجاری از این مرز عبور می کردند . 


حاکم این شهر غایر خان نام داشت که از اقوام نزدیک محمد خوارزمشاه بود. چنگیز که به واسط روابط تجاری روز افزون و هدفهای توسعه طلبانه بازرگانی و بخصوص فتح نیمی از قلمرو قراختاییان و هم مرز شدن با خوارزمشاهیان از اوضاع ایران و عظمت آن مطلع بود، تصمیم گرفت روابط تجاری وسیعی با خوارزمشاهیان برقرار سازد. ( بیانی ، شیرین ، 1388، ص 34) 


تجار مغول که حدود 500 نفر بودند وقتی وارد شهر مرزی اترار شدند حاکم آن شهر غایر خان به بهانه جاسوسی تجار   همه آن ها را گرفت و اموال گران قیمت آن ها را ضبط کرد به نحوی که فقط یک نفر از آن جمع زنده ماند که این خبر را به چنگیز رساند . (زنده ماندن این یک نفر خود از اسرار است.)


بعد از این ماجرا چنگیز سه سفیر به سوی خوارزمشاه فرستاد برای تحویل حاکم اترار، ولی سلطان بخاطر ترس و روابط خویشاوندی با حاکم اترار از این کار خوداری کرد ، فکر کرد اگر این عمل را انجام بدهد حمل بر ضعف او از مغولان خواهد بود.

 پس دستور داد پیک خان را بکشند و ریش همراهانش را بتراشند زیرا در نزد مغولان سفیر مصنونیت داشت و تراشیدن ریش هم اهانت بزرگی به حساب می آمد و این خشم چنگیز را به همراه داشت . 

(  نفهمی به توان ده   و جهالت  ضربدر جهالت !)

نکته حائزه اهمیت اینکه اگر واقعه اترار هم به وقوع نمی پیوست دیر یا زود بخاطر قدرت نظامی و اتحاد قبایل آسیای صغیر چنگیز به ایران حمله می کرد ( بارتولد، 1352، ص 928)...ولی این واقعه آنرا تسریع کرد و آنهم زمانی که خوارزمشاه و ایر ان  آمادگی نداشتند.


امیر تهرانی

ح.ف


ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد