نگاهی به هجوم اپیدمیها و پاندمیها به ایران
وبا (مرگ موت یا مرگا مرگی) اندمیک ایران نبوده و وارداتی از هند و روسیه بود، با این وجود بصورت منظم تلفات فراوانی را در سطح جمعیت بویژه در کودکان در دومین یا آغاز سومین سال زندگیشان ایجاد میکرد. صاحب نظران معاصر اروپایی، چندین نوع وبا را معرفی کردند که نشان دهندة سیمای ناقص دانش پزشکان «چه غربی و چه جالینوسی» درمورد علت، انتشار و درمان جدا از شکل کشنده تر اپیدمیک (morbus cholera (آنان از اشکال تک 21 بیماری در آن زمان بود.
. هر چند که «شلیمر» اشاره می کند که پزشکان ایرانی واژة «حیضه» را برای 22 اسهال پرخوری یا اسهال سوءهاضم های بکار میبردند
فهرست وحشتناک وبا ها در ای ان
در میان 1820 و 1903 ،هفت اپیدمی عمدة وبا ، شناخته شدند
۱-
(در سال 1821 ،اپیدمی وبا در خلیج فارس آغاز و به شیراز و اصفهان کشیده شد و برای دو سال در مرکز کشور پابرجای- ماند و آنگاه به سوی شمال، از سوی سواحل خزر به روسیه حرکت نمود. ت
۲-
)2(در سال 1829 ،دومین اپیدمی کوبنده در هند منشاء گرفته و از سوی افغانستان به ایران وارد شد و از طریق
و سواحل دریای خزر به تفلیس «در سال1830 «رسید و از طریق روسیه نیز به آلمان، به بریتانیا و فر انسه رسید. ی -
۳-
،اپیدمی سوم . بیماری از هند از راه افغانستان آمد و به مشهد و اصفهان رسید و به بغداد، استانبول، روسیه و اروپا حرکت کرد. براساس گفتار دکتر «کلوکه» 10 در صد جمعیت تهران ( 12 هزار نفر) در سال1846 مردند. در تبریز، حدود 120 نفر در روز فوت میکردند-
4-
چهارمین اپیدمی در سالهای ۱۸۵۱ تا ۱۸۵۳ روی داد و چند سال فعال ماند و سپس بسوی عراق و روسیه کشیده شد در هنگام اپیدمی در تهران و ب اسای س یادداشت دکتر کلوکه بین ۱۵ تا ۱۶ هزار نفر جان خود را از دست دادند.ا.
(در 69-1868 ،زائرین هندی وبا را به مکه بردند و آنجا وبا از طریقمصر و عراق تا ایران راه یافت. وبا که در سال 1869 به تبریز یورش آورده و پس از آن دوران خفتگی را طی کرده بود، دوباره اوج گرفت و تمام ایران شمالی را درنوردید. گفته میشود که وبا حدود 50 مرگ در روز را در تهران در ژوئن 1869 موجب شده و در شیراز نیز در جولای 1869 مجموعاً 5000 مرگ سبب شده بود.
6-
6 (در 90-1889 ،ششمین اپیدمی نیز روی داد. وبا از طریق خلیج فارس
سراسر کشور را در نوردید و در سال 1892 نیز به اروپا رسید. فقط در شوشتر 0 ۲۰۰۰ مرگ گزارش شده اسست
7
7 (هفتمین اپیدمی در سال 1903 روی داد یعنی زمانی که وبا از مسیر مکه
و عراق، از طریق خلیج فارس و غرب ایران وارد شد. سپس راه خود را
جلو به شرق (خراسان) و شمال ( آذربایجان) و آنگاه روسیه، اتریش و آلمان در
سال 1905 ادامه داد.
اطلاعاتی در مورد مجموع افرادی که از وبا تلف شدند در دسترس نیست ولی تا سه ماه در
تهران وبا جولان داد و بنابر گفته ها، 70000 نفر راکشت. اما این تصویر چندان معقول به نظر
نمیرسد، زیرا به معنای آن است که حدود یک سوم جمعیت تهران فوت کرده باشند.
حاج سیاح چنین نوشته است که این عدد 20000 نفر « اکثراً در میان فقرا و ناتوانان» بوده
است که این تصویر با واقعیت بیشتر همخوانی دارد.
البته در فواصل و پس از رخداد این اپیدمیهای مهم وبا، گسترده رخدادهای محلی ای نیز
روی میداد. معمولاً وبا از هندوستان از طریق بصره یا بغداد خود را نشان میداد.
با این وجود، درسال 1915 وبا از روسیه و از طریق حرکت سپاه روس خودنمایی کرد. در سال 1917 ،در مازندران
نمایان شده و از آنجا به مشهد ( مجموع 900 مرگ) راه یافت. در سال 1918 ،دوباره از روسیه هویدا شد. این گسترده رخداد، در بخش شمالی کشور محدود گردید و چنین به نظر میرسد که گسترده رخداد وسیعی نبوده است. در سال 1923 ،یک گسترده رخداد وبا در بغداد روی داد، اما اقدامات افزون بر ارتقاء 23 قرنطینهای مانع گسترش آن به ایران شد. از طرفی دیگر، 911 نفر در آبادان مردند. بهداشت شخصی و عمومی در ایران (که بیشتر گفته میشد تا عمل شود) تنها روش مؤثر برای نگهداشت این گسترده رخدادها، بدون شک، ایجاد موانع برای ورود وبا به کشور بود. برای این رویکرد، افزون بر امکانات دیگر، به خدمات قرنطینهای نیرومندی که فقط پس از سال 1904 فراهم شد و نیز اقدامات پیشگیرانه کشورهایی که بیماری در آنجاها اندمیک بود ( مانند هند و روسیه) نیاز بود.مشکلات از کجا ناشی می شدند
البته، اجرای اقدامات سلامت عمومی شناخته شدة آن زمان، از مسئولیتهای جامعة پزشکی و دولت محسوب نمیشد.موضوع وبا نیز بر اساس باورهای معارف طب سنتی ایران در هالة تئوری : دو بخشی سردی و گرمی بیماریها جای داده شده بود. “ چنین به نظر میرسد که افراد عامی در هالة نظریهای که وبا طبع گرم دارد و می بایست با داروهای سرد با آن به مبارزه پرداخت فرو رفته باشند؛ از این رو آنها بیماران را با آب سرد خیس نموده و به آنان آب سرد و آبغوره مینوشاندند- که بر اساس تئوری و محاسبة ما - این روش بیش از آنکه بهبودی بیماران را تسریع دهد، آنان را به دام مرگ نزدیکتر میکرده است. اماا با تمام احترامی که آنها به علم طب غربی داشتند، ما نمیتوانستیم وادارشان کنیم که روش خود را تغییر داده و به خطرات آن واقف شوند.”
حدود زیادی به نظر میرسد که از اطباء ایرانی منشأ میگرفت که گسترده رخداد وبا را با صور فلکی مرتبط میدانستند. اطباء دیگر نیز اپیدمی را در نتیجة خشم خدا برای مجازات گناه مردم میدانستند. از طرف دیگر نیز بر تولید سر وصدا، توصیه میشد.
وبا در سال 1821 در شیراز وضعیت شگفت آنگیزی را آفرید که نشان می دهد چگونه مردم آسیب پذیر، در چنگال این بیماری هراس آمیز بودند. بر اساس گفتار فریزر، گرچه بیماری به شهر یورش آورد، اما نتوانست به سکونت گاههای یهودیان و ارامنه برسد، “
منبع کتاب سلامت ایر ان دوره قاجار نوشته ویلم فلور
امیر ایرانی
ح.ف