گوشه ها یی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران
گوشه ها یی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

سیر بیماریهای واگیر در ایر ان: آنفلوانزا و طاعون چگونه به ایران آمدند؟


آنفلونزا  و طاعون  از کجا به ایر ان آمدند؟

در ایران آنفلونزا وجود نداشت

آنفلوانزا برای اولین بار از اروپا به ایران آمد

البته حداقل این دیدگاه وجود دارد که براساس مشاهده «گیلمور» آنفلوآنزا در سال 1918 در ایران خودنمایی کرده است و این مطلب نشان میدهد این بیماری تا زمان مذکور وجود نداشته است. بنا به گزارش گیلمور، این بیماری به احتمالقوی، پاندمی جهانی آنفلوآنزای اسپانیایی بوده است که از سه سوی ایران ( کرمانشاه، عشق آباد وبوشهر) نفوذ کرد. چنین به نظر میرسید که روستائیان و چوپانان، بیش از جمعیت شهری، دچار میشدند.

ارزیابی گیلمور با ارزیابی کنسول بریتانیا در بوشهر، تأیید می شود که گزارش کرد در سال 5319-1918 اپیدمی آنفلوآنزا رخ داد، بیماری که تا این زمان در ماوراء دریاها ناشناخته بوده است. اینبیماری موجب مرگ و میر شد و تمام خانواده ها را درگیر نمود. بر پایة تخمین،30 درصد افراد بر اساس گفتة «سایکس» 54 نیروهای طایفه قشقایی که در خارج شیراز جمع شده بودند، فوت کردند و 55 .10 درصد جمعیت شیراز از پای در آمدند.

با نگاه به وضعیت دو دهه جلوتر، آلاسایکس چنین  نگاشت که “ از نظر ایرانیان، گرفتن آنفولانزا خوب است اما اگر به سر رسد موجب سپیدی مو  میشود ولی کسانی که به مش مش (mesh mesh ) که این بیماری را به این نام مینامیدند ) دچار
نمیشوند، در اوایل زندگی موی سرشان خاکستری می شود.”    اگر این گزارش صحت داشته باشد» آنفلوآنزا در حوالی 1900 روی داده است.

طاعون
براساس گزارش تولوزان ( پزشک خصوصی ناصرالدین شاه) و سرپرست شورای ملی    بهداشت که بررسی اختصاصی ای بر روی رخداد طاعون در ایران داشت، این بیماری در دوران   قاجاریه هیچگاه ابعاد اندمیک نداشته است. او تنها از گسترده رخداد 1833-1829 بعنوان یک اپیدمی  سخن میگوید و این رخداد به سواحل دریای خزر و استان خراسان محدود شد. دومین باری که    طاعون در قرن نوزدهم روی داد در سال 1871 بود که همچنان محدود به کردستان ماند.

دوباره در سال 1877 ،در سواحل دریای خزر و خراسان روی داد. البته اپیدمی هایی که اهمیت محلی نیز داشتند رخ می داد که مهمترین آنها در 1906 در سیستان بود. این بیماری در میان جمعیت نیمه  طوایفی که در اطراف دریاچة سیستان زندگی میکردند محدود ماند و به نظر میرسد که این طاعون  با کالاهای ( البسة کهنه) وارداتی از هندوستان به اینجا رسیده بود.  


تا سال 1910 ،طاعون در بوشهر ناشناخته بود. در آوریل همان سال، بوشهر مورد یورش این    بیماری قرار گرفت و در بهار سال 1911 نیز دچار گسترده رخداد شدیدی شد. طاعون موجب گریز   مردم گردید و این موضوع تأثیرات منفیای بر تجارت گذاشت. در سال 1910 ،66 نفر و در سال  1911 نیز 98 بیمار از طاعون در گذشتند. مجموع فوتهای موارد دیگر 637 مورد در 11-1910 و  در فوریة 1912  حدود 40  نفر  مقابل 965 فوتی در 10-1909 بود که حدود 25 درصد آنان اطفال بودند.

واکسیناسیون

وقتی دوباره ظهور یافت و موجب مهاجرت وسیع مردم شد. اولیاء امور، مردم را به مایه کوبی برانگیختند و   4000 مورد واکسیناسیون انجام گردید که بر اساس گزارش کنسول بریتانیا، برای آن گروه بسیار  مفید واقع شد.  این اپیدمی تا ژوئن پا برجا ماند و تعداد مرگ گزارش شده 725 مورد بود، یعنی 75 درصد از   965 مورد فوت شده را بخود اختصاص داد. این میزان 3 درصد از جمعیت شبه جزیرة بوشهر را شامل   میشد و این تعداد مرگ و میر موجب ایست داد وستد گردید و 8000 نفر نیز بین فوریه تا ژوئن  مهاجرت کردند. از آوریل تا مه، بازار بسته شد و فقط کالاهای ضروری فروخته میشد. نیروی کار، موجود نبود و کشتی ها به سختی کالای خود را تخلیه میکردند. طاعون تا روستاهای واقع در 30  41 مایلی نیز نفوذ کرد.

این بیماری در سال 1913دوباره باز پدید شد، اما در شکل خفیف و 30 مورد  بوشهر تا سال 1924 که دوباره بیماری 42 بیماری گزارش شد که 25 مورد آن به فوت منتهی گردید.  یورش آورد.

با این وجود، چندین گسترده رخداد طاعون در جاهای دیگری از خلیج فارس روی داد.

 تمام موارد طاعون در سواحل خلیج فارس در ربع اول   قرن بیستم روی داد. به احتمال بسیار زیاد، بیماری سهواً از هندوستان وارد شده بود.  که نشان میدهد بیماری اندمیک نبوده آن است که بجز سواحل خزر و بندرهای جنوبی، موش در   ایران پراکندگی نداشت و ناقلینِ غیر انسانی دیگری نیز دیده نمی شد.

طاعون و انگلیس
از آنجا که بیشتر گسترده رخدادهای طاعون در قرن بیستم در مناطقی که مکان عملیات   شرکت نفت ایران انگلیس (APOC (بود روی میداد، سرویس پزشکی این شرکت، اقداماتی مؤثر   برای پیشگیری از این بیماری به انجام رساند. این شرکت از کارمندان خود خواست تا مکانهای   موشهای مرده را شناسایی کنند و همزمان تلاشی مضاعف را برای کشتن موشها (تا آنجا که  امکان پذیر بود) به انجام رساند. مایه کوبی نیز در 1924 آغاز شد و 4553 نفر واکسینه شدند. خانه ها  ضد عفونی شدند و زمانی که مورد جدیدی گزارش میشد، اقدامات بهداشت عمومی شامل ضدعفونی   البسه، جداسازی فرد بیمار، تخریب خانه با غرامت و منع ساخت خانه در همان مکان، انجام میشد.
این شرکت یک سیستم مستراح بهداشتی، آب شرب تمیز، بازرسی منظم منابع غذا و شیر و یک بازار  45 سبزیجات تمیز را احداث کرد. بطور کلی کادر بهداشتی بخوبی تجهیز شده بود.


ادامه دارد


منبع   سلامت در دوره قاجار : ویلم فلور


امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 1 + ارسال نظر
دانش چهارشنبه 23 مهر 1399 ساعت 18:50 http://book-market.blogsky.com

جالب بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد