گوشه ها یی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران
گوشه ها یی از تاریخ ایران

گوشه ها یی از تاریخ ایران

بررسی گوشه هایی از تاریخ ایران

دشمنان نامریی ایران: برنارد لوییس(3): پیشگویی اهریمنی

زمانی  برنارد لوییس  پیش‌بینی کرد ه بود که محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور وقت ایران، در شب ۲۲ آگوست ۲۰۰۶ (شبی که از نظر مسلمان‌ها پیامبر از مکه به بیت‌المقدس سیر شبانه کرد و از آن‌جا به معراج رفت) دستور حمله اتمی آخر‌الزمانی‌ای را علیه اسراییل صادر خواهد کرد.

و البته که پیشگویی پوچ از آب در آمد.

می توان تصور کرد که انتشار این گفتار و نوشتار حتی اگر بصورت پیشگویی باشد چه خطراتی برای

سرزمین ما در همان برهه زمانی  بوجود می آورد.

سیاستمداران غربی و حتی مردم عادی به ورد خوانی و شعبده بازیهای او گوش و قلب فرا می دادند... ولی چرا؟ چون او دست پر بود: 

چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا

اما از دست پربودن در پیش شمه ای گفته ام و الان باقی آن که اورا شخصیتی قابل اطمینان برای عامه مرد م بی اطلاع غرب نشان می داد در سطور زیر و به نقل از ترجمه عرفان تابتی می آورم:


زبان‌پژوه

برنارد لوئیس در 31 مه 1916، در بحبوحه‌ی جنگ جهانی اول، در لندن به دنیا آمد. پدرش، هری، دلال معاملات ملکی بود؛ مادرش، جِنی، خانه‌دار بود. 

همه چیز از زبان عبری شروع شد:

او در کتاب از بابِل تا دیلماج‌ها: تفسیر کردن خاورمیانه (2004) می‌گوید در 12 سالگی، وقتی برای مراسم «بار میتزوا» آماده می‌شد، دریافت که عبری واقعاً زبانی دارای دستورزبان است، و نه نوعی «رمزنگاری ادعیه و شعائر.» 

هنگامی که به «مدرسه‌ی مطالعات شرقی» دانشگاه لندن («مدرسه‌ی مطالعات شرقی و آفریقایی» کنونی) وارد شد، مطالعات عمیق و گسترده‌ای درباره‌ی عبری داشت و مطالعه‌ی مادام‌العمرِ زبان‌های آرامی، عربی باستانی و مدرن، لاتین، یونانی، فارسی و ترکی را شروع کرده بود.(بله هشت زبان وآنهم  از نوع باستانی اش! مطمین باشید در خاورمیانه کسی را نخواهید یافت که این همه زبان باستانی را بداند.) 

تاریخ

یکی از دیگر موضوعات محبوب او تاریخ بود، و سابقه‌ی این علاقه هم به مراسم «بار میتزوای» او می‌رسید. یکی از هدایایی که آن روز دریافت کرد چکیده‌ی تاریخ یهود بود، که درباره‌اش زیاد نمی‌دانست. 

از تاریخ یهود تا قرطبه و بغدادو استانبول

مطالعه‌ی این کتاب او را به مطالعه‌ درباره‌ی کوردوبا (قرطبه) در اسپانیای زیر سلطه‌ی مسلمانان، بغداد در دوران خلفا، و استانبول در دوران عثمانی رهنمون شد.

 در دانشگاه به یکی از دانشجویان درخشان همیلتون گیب، اسلام‌پژوه بزرگ، تبدیل شد، و در سال 1936 با رتبه‌ی ممتاز در رشته‌ی تاریخ، با تمرکز بر خاورمیانه، فارغ‌التحصیل شد. 

او را به خاورمیانه فرستادند

  او به یاد می‌آورد که روزی آقای گیب از وی پرسید: «حالا چهار سال است که درباره‌ی خاورمیانه مطالعه می‌کنی. فکر نمی‌کنی که وقتش رسیده تا آنجا را ببینی؟» آقای لوئیس با کمک‌هزینه‌ی مسافرتی به فلسطین، لبنان، سوریه و ترکیه رفت و در کلاس‌های دانشگاه قاهره شرکت کرد. 

ملاقات‌های او با اهالی این سرزمین‌ها مبنای نظرات بعدی او درباره‌ی آنان شد.

او یک بار نوشت، «چیزی در فرهنگ دینی اسلام هست که حتی فقیرترین دهقان یا پیله‌ور را هم به رعایت ادب و احترام نسبت به دیگران برمی‌انگیخت، ادب و احترامی که به‌ندرت تا این حد در دیگر تمدن‌ها دیده می‌شد.». 

او در سال 1938 در دانشگاه لندن مدرس‌یار شد، و سال بعد از همان دانشگاه مدرک دکترا گرفت. در سال 1940 به ارتش بریتانیا پیوست   و در یگان زرهی به خدمت گماشته شد. پس از اندکی به یگان اطلاعات منتقل شد. پس از جنگ، آقای لوئیس می‌خواست برای تحقیق به کشورهای عربی برود اما در اواخر دهه‌ی 1940 و اوایل دهه‌ی 1950، پس از استقلال اسرائیل، این کشورها به یهودیان روادید نمی‌دادند. او بر خلاف دیگران حاضر نشد که درباره‌ی یهودی بودن خود دروغ بگوید و در عوض به مطالعه‌ی ترکیه و ایران در دوران عثمانی پرداخت.

از قضا وقتی در سال 1950 دولت ترکیه بایگانی‌های سلطنتی عثمانی را گشود آقای لوئیس در استانبول بود؛ او نخستین دانشور غربی بود که به این بایگانی‌ها دسترس یافت.     او همچنین شاهد اولین انتخابات آزاد ترکیه بود، که به نگارش کتاب تحسین‌شده‌ای با عنوان «پیدایش ترکیه‌ی مدرن» (1961) انجامید. 

به عقیده‌ی برخی از دانشگاهیان، آقای لوئیس درس‌های ترکیه‌ی مدرن دموکراتیک سکولار را به اشتباه در مورد کشورهای عربی به کار برد که تاریخی بسیار متفاوت داشتند.

 به نظر ارمنی‌ها دلبستگی او به ترکیه سبب  شده بود که کشتار ارامنه به دست ترک‌ها در سال 1915 را نسل‌کشی نشمارد، هر چند به این کشتار اذعان داشت و آن را محکوم می‌کرد.

 او نسل‌کشی را قتل‌عام عمدی دولتی می‌دانست.

در دهه‌ی 1990 دادگاهی در فرانسه او را یک فرانک جریمه کرد زیرا در مقاله‌ای برای روزنامه‌ی لوموند به سند معتبری مغایر با نظرش درباره‌ی کشتار ارامنه اشاره نکرده بود. آقای لوئیس در سال 1947 با زنی دانمارکی به نام روث هلن اُپِنهایم ازدواج کرد و در سال 1974 از او طلاق گرفت. علاوه بر خانم چرچیل، پسری به نام مایکل، دختری به نام ملانی دان، هفت نوه، و سه نتیجه از آقای لوئیس به یادگار مانده است. او در سال 1974 سِمَت‌های مشترکی را در «مؤسسه‌ی مطالعات پیشرفته» در پرینستن، واقع در ایالت نیوجرسی، و در دانشگاه پرینستن پذیرفت تا، از جمله، بتواند وقت بیشتری را به تحقیق اختصاص دهد. از سال 1984 تا سال 1990 یکی از کارهای آموزشی او تدریس در دانشگاه کورنِل بود. او در سال 1982 شهروند آمریکا شد.

به تند روها مشورت می داد. 

نفوذ او در دهه‌ی 1970 افزایش یافت زیرا به هنری ام. جکسون، سناتور دموکرات ایالت واشنگتن، و دیگر تندروهای حیطه‌ی سیاست خارجی که بعدها به نومحافظه‌کار شهرت یافتند، مشاوره ارائه می‌داد. 

آقای لوئیس می‌پذیرفت که او را نومحافظه‌کار بخوانند. در میانه‌ی دهه‌ی 1970 گُلدا مایِر، نخست وزیر اسرائیل، اعضای کابینه‌اش را موظف کرد تا مقاله‌ای از آقای لوئیس را بخوانند که در آن استدلال می‌کرد که فلسطینی‌ها مستحق نیستند که کشوری داشته باشند. 

آقای لوئیس، نویسنده یا ویراستارِ بیش از بیست کتاب و صدها مقاله، را شاید خبره‌ترین متخصص تعاملات میان عوالم مسیحی و مسلمان می‌دانستند.

 او می‌گفت که در بخش عمده‌ای از تاریخ، رفتار با یهودیان در کشورهای اسلامی بهتر از کشورهای مسیحی بوده است. او می‌گفت که اغلب می‌خواست رویدادها را از چشم مسلمانان ببیند.

او در اشاره به پیروزی سال 1683 اروپایی‌ها بر عثمانی‌ها که در پی فتح امپراتوری هاپسبورگ بودند، نوشت، «در وین، در صف ترک‌ها هستم، و نه مدافعان.» در «از بابل تا دیلماج‌ها» آقای لوئیس درباره‌ی ترجمه‌ی عبری و انتشار یکی از آثار قبلی‌اش توسط وزارت دفاع اسرائیل، و ترجمه‌ی عربی و انتشار همان اثر از سوی اخوان المسلمین، یک گروه بنیادگرا، توضیحاتی ارائه داد. او نوشت، «مترجم نسخه‌ی عربی، در مقدمه می‌گوید که نویسنده‌ی این کتاب یکی از این دو چیز است: دوستی رُک و راست یا دشمنی شریف، و در هر حال، کسی که حقیقت را تحریف نمی‌کند یا از آن طفره نمی‌رود.» آقای لوئیس در ادامه می‌نویسد، «با خرسندی به این رأی گردن می‌نهم.»

 امیر تهرانی

 ادامه دارد... 

دشمنان نامریی ایران(2): برنارد لوییس(2) یا شیطان مجسم

ادامه گزارش پیشین:

برنارد لوییس:... من شیطان مجسم هستم. 

برنارد لوئیس، تاریخ‌دان  بریتانیایی-امریکایی، کمتر از دو هفته به تولد ۱۰۲ سالگی‌اش، در ۱۹ می ۲۰۱۸ میلادی / ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ خورشیدی در امریکا درگذشت.با مرگ مبارک او خاورمیانه و جهان اسلام از شر این شیطان مجسم نجات یافت، ولی میراث شومش باقی است. 

 او از متخصصان پرسابقه وصاحب‌نام تاریخ اسلام، امپراطوری      عثمانی وخاورمیانه جدید بود. 

لوئیس بیش از سی کتاب و صدها مقاله نگاشت، شاگردان بسیاری تربیت کرد تا راه شوم او را کشان کشان هم که شده ادامه دهند و نگذارند این بنیان اهریمن آسا متروکه شود. در ضمن او مشاور سیاستمدارانی چند بود.

برنارد لوئیس را "اثرگذارترین مورّخ اسلام و خاورمیانه پس از جنگ جهانی" دانسته‌اند (مارتین کریمر، مدخل برنارد لوییس در: دانشنامه مورخان و نوشته های تاریخی، جلد ۱: ص ۷۱۹، لندن: ۱۹۹۹). قطعا می دانیدکه این اثر گذاری دو جنبه مجزا ازهم دارد: جنگ و اغتشاش و آشوب و فقر در خاورمیانه و آرامش و ثروت در غرب و اسراییل. 

او از یک سو نقش مهمی در بال و پر دادن به مطالعات اسلامی در غرب ایفا کرد تا این که  اول اطلاعات بدست اورند و بعد چهره اش را مخدوش کنند.

  از سوی دیگر تأثیر  تخریبی و دستکاری شده ماندگاری بر فهم سیاست‌گذاران نومحافظه‌کار غربی (به ویژه امریکایی) که ضد اسلام و ایران و خاورمیانه بودند  از اسلام و خاورمیانه به جای گذاشت.

اثرگذاری دوگانه لوئیس موجب شده است که میراث فکری و سیاسی وی همیشه دستمایه اختلاف نظر و جنجال باشد. 

شیطان مجسم

به گفته لوئیس در مصاحبه‌ای به سال ۲۰۱۲ میلادی "از نظر برخی افراد من نابغه‌ای برجسته‌ام و از نظر برخی دیگر من شیطان مجسّم‌ام". 

اما این پژوهشگر جنجالی که بود، چه کرد و چگونه می‌اندیشید خیلی مهم ایت. ضمناچه مانعی دارد هردو باهم عجین و یکی باشند، شیطان نابغه و یا نابغه شیطانی، اثر گذاری وحشتناک هردو یکی است. 


برنارد لوییس و ایام خوش  

  از ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۴ میلادی لوئیس استاد تاریخ خاورمیانه و خاورنزدیک در مدرسه مطالعات شرقی و افریقایی دانشگاه لندن بود.

 سال ۱۹۷۴ میلادی سال پرحادثه‌ای برای لوئیس بود. او که حالا ۵۷ ساله بود در این سال مدرسه مطالعات شرقی را رها کرد، به دانشگاه پرینستون پیوست و نیز در همین سال، بر اثر رابطه پنهانی کوتاه خود با شاهدختی عثمانی، پس از بیست و هفت سال زندگی مشترک از همسرش جدا شد. جدایی از همسرش، رابطه لوئیس را با برخی از روشنفکران یهودی‌تبار، که از دوستان همسر سابقش بودند، برای همیشه گسست. در عوض او آرشیو ارزشمند امپراطوران عثمانی دست یافت. 


امیر تهرانی


دشمنان نامریی ایران(1): برنارد لوییس(1)

او کیست؟ 

زمانی دیک چنی وزیر دفاع سابق امریکا طی اظهاراتی عنوان کرد ه بود: 

"در قرن جدید، سیاست‌گذاران، دیپلمات‌ها، محققین و رسانه‌های خبری پیوسته به دنبال بهره گرفتن از دانش برنارد لوئیس هستند."


مشخصات:

مورخ وشرق­‌شناس مشهور یهودی استاد بازنشسته دانشگاه پرینستون در زمینه مطالعات خاور نزدیک. 

دریافت کننده جایزه ایروینگ کریستول از مؤسسه امریکن انترپرایز در سال 2007

تاریخ تولد:· 31 می 1916

مذهب: یهودی

تحصیلات: دارای درجه دکترا از دانشگاه لندن (1939)

سوابق علمی و اجرائی: صاحب امضاء در کمیته صلح و امنیت در خاورمیانه

خدمات دولتی: عضو مهمان کمیته مشورتی هیأت سیاستگذاری دفاعی در نوزدهم و بیستم سپتامبر سال 2001

نظریات:

یکی از مشهورترین نظریات لوئیس که به «دکترین لوئیس» شهرت یافته است، موضوع برخورد تمدن‌ها و تجزیه ایران و کشورهای دیگر خاورمیانه است.

 از این طریق، با تجزیه کشورهای ایران، عراق، سوریه، ترکیه، عربستان سعودی، خاورمیانه جدید متشکل از کشورهایی خواهد بود که دیگر توان تبدیل شدن به تهدید برای امنیت ملی و منافع منطقه‌ای آمریکا؟؟؟ را نخواهند داشت و به موازنه یکدیگر مشغول خواهند بود.

 

برنارد لوئیس؛ از نظریه «برخورد تمدن‌ها» تا طراحی نقشه «تجزیه ایران»
نقشه برنارد لوئیس برای تجزیه کشورهای خاورمیانه

نظریات اجرا شده:

بدلیل نفوذ نومحافظه­‌کاران در دولت جرج بوش، دیدگاه­‌های آخرالزمانی لوئیس به سیاست خارجی وحشتناک بوش در خاورمیانه کمک کرد تا جایی که وال‌استریت ژورنال تنها دلیل حمله به عراق را «دکترین لوئیس» نامید.

جورج بوش در یک سخنرانی گفته بود: همواره به من فشار می اوردند که به ایران حمله کنم ولی نمی دانم چه شد که من دستور حمله به عراق را صادر کردم. 

برخی آثار:

· رساله­ عربی سیاسی و دیپلماتیک (1947)

· اعراب در تاریخ (1950)

· پیدایش ترکیه مدرن 

· استانبول و تمدن های دولت عثمانی (1963)

· حشاشین: فرقه­‌ای رادیکال در اسلام (1967)

· قرائت کمبریج از تاریخ اسلام (1970)

 گذشته (1995) 

· آینده خاورمیانه (1997)

· هویت­های چندگانه خاورمیانه (1998) 

· موزائیک خاورمیانه: بخش‌­هایی از زندگی، نامه­‌ها و تاریخ (2000)

. صدای طبل از راه دور: اشعار کلاسیک عربی، فارسی، ترکی و عبری (2001)

· کشف اروپا توسط مسلمانان (2001)

· اشتباه کجا بود؟: برخورد اسلام و مدرنیته در خاورمیانه (2002)

· بحران اسلام: جنگ مقدس و ترور نامقدس (2003)

· از بابِل تا مترجمین: تحلیل خاورمیانه (2004)

· اسلام: مذهب و مردم (2008)

· ایمان و قدرت: مذهب و سیاست در خاورمیانه (2010) 

دستگاه دم زندانهای سابق شوروی سابق

نکته های پنهانی :

یک نگاه دقیق به این گزارش کوتاه و لی هشدار دهنده که از روزنامه مشرق فروردین 1394 برداشته شده نشان می دهد که اشخاصی مانند برنارد لوییس برای خاورمیانه مانند آن " دستگاه دم" هستند که به روایت سولژ نیتسین در کتاب مجمع الجزایر گولاگ در راهرو زندانهای امنیتی اتحاد شوروی سابق نصب می کردند تا با ایجاد صدایی  پیوسته وغرش مانند  مغز زندانیان را از فکر دقیق و محتاطانه باز دا رد. یعنی آنگاه که فکر کردن دقیق را انسان فراموش کند آینده خود را از سر بی احتیاطی طراحی می کند. 

امیر تهرانی

ادامه دارد... 

ازدواج با محارم د ر ایران قدیم(1)

خویدوده چیست؟ 

 در متون پهلوی و متون فقهی دین زرتشتی اصطلاحی به نام «خویدوده» دیده می‌شود که اغلب دانشمندان و پژوهشگران دین زرتشتی و مترجمان پهلوی آنرا به معنای «ازدواج با محارم و یا ازدواج با نزدیکان» گرفته‌اند. 

 در باره خویدوده از جمله در کتاب‌های زرتشتی «روایت پهلوی»، «مینوی خرد»، «روایت آذرفرنبغ فرخزادان»، «ارداویراف‌نامه»، «دینکرد»، «دادستان دینی»، «روایات داراب هرمزد» و «زادسپرم» سخن رفته است.

 به موجب این متون، خویدوده پدر و دختر، خویدوه مادر و پسر، و خویدوده برادر و خواهر از شایسته‌ترین و مهمترین دستورات دینی زرتشتی و بزرگ‌ترین ثواب‌ها است که اجرای آن موجب رسیدن سریع‌تر به بهشت، و اختلال در اجرای آن جزو بزرگترین گناهان دانسته می‌شده است (مینوی خرد، بخش ۳۵ و ۳۶؛ روایت پهلوی، فصل هشتم).

آذرفرنبغ (موبد بزرگ زرتشتی) در فصل هشتادم از کتاب سوم دینکرد، خویدوده را سنتی برگرفته از آمیزش اهورامزدا با دخترش سپندارمذ می‌داند که مشی و مشیانه (نخستین آدمیان و نخستین برادر و خواهر) آنرا ادامه دادند تا به نسل همه مردمان گیتی برسد. 

او هرگونه آمیزش به غیر از روش خویدوده را با آمیزش گرگ و سگ، و آمیزش اسب و خر مقایسه می‌کند که محصول جفت‌گیری آنها از نظر نژادی پست و فرومایه خواهد شد. 

این نکته‌ای است که مورد توجه و تأکید زادسپرم (پیشوای بزرگ زرتشتیان) نیز قرار گرفته و در بخش بیست و ششم کتاب گزیده‌های زادسپرم، خویدوده را موجب تولید نسل پاک دانسته است.

مخالفت ممنوع

آذرفرنبغ هر کس را که با خویدوده مخالفت ورزد و آنرا سبک بشمارد، از تبار دیوان و دشمنان مردم می‌داند. . او همچنین در پاسخ به مخالفان خویدوده و برای توجیه و تبلیغ دینی و ذکر محاسن آن، یادآور شده است که آیا بهتر نیست اگر زخمی در آلت مادر یا خواهر یا دختر وجود داشته باشد، پدر یا پسر یا برادر آنرا ببینند و بر آن دست برند و مرهم نهند؟