خاطرات سفر ناصر الدین شاه
ناصر الدین شاه سفرهای چندی به خارج از کشور داشت. خاطرات بیشتر این سفر ها را او به صورت روزنامه مکتوب کرده و نوشته است. مطالعه این خاطرات ما را با وضع امروز ایران و مقایسه آن با کشورهای دیگر و درضمن روانشناسی ذهن کسی که بر سرزمین ما حدود ۵۰ سال حکم راند.
گزارشات اخیری که بدست من رسیده حاکیست:
...شواهد بدست آمده در عملیات نجاتبخشی آثار تپه اشرف احتمال وجود گورستان اشکانی را در یکی از کهنترین نقاط شهری اصفهان تایید کرد،
اما بنا به گفته جعفریزند، بخشی از تدفین قربانی اسب زیر خیابان است و هیات کاوش به دلیل امکانات مالی و مساله خیابان مشتاق نمیتوانند کاوش این تدفین آیینی را ادامه بدهند.
تدفین اسکلت تازه پیدا شده نیز از زانو به پایین زیر پیاده رو قرار گرفته و در عمل نجات بخشی کامل این شواهد و آثاری که به احتمال قریب به یقین در مجاورت آنها قرار گرفته را مشکل کرده است.
پشت به خورشید
او توضیح داد: قسمت اعظم امپراتوری اشکانی پیرو آیین مهرپرستی بودند، در دورههای تاریخی پیش از اشکانی، تدفین صورت به طرف طلوع خورشید دیده شده است، اما مساله این است که، چون همراه این اسکلت و در کنار آن لایه سفالهای اشکانی وجود دارد به احتمال این اسکلت مربوط به دوره اشکانی است.سه نوع تدفین
به گفته جعفری زند در عملیات نجات بخشی اخیر در شمال تپه اشرف سه نوع تدفین اشکانی یافت شد؛یکی دخمهای (ایجاد محفظه برای نهادن جسد) که تمام سطح آن به دلیل تعریض خیابان با لودر از بین رفت،
دیگری گورخمرهای،
و آخرین یافته، تدفین مستقیم در خاک و به جانب طلوع خورشید.
این یافتهها در راستای یکدیگر و در حاشیه خیابان مشتاق کشف شد.
علاوه بر تدفینها آثار یک کارگاه عصاره گیری انگور، کارگاه ذوب فلزات، سکه اشکانی، یک چاه ساسانی و دو چاه اشکانی (تصفیه خانه) نیز در این عملیان نجات بخشی کشف شده است.
خبر گزاری ایسنا ۵ مرداد ۱۳۹۹
یگ کزارش شخصی
پدرم که روح پاک و بلندش غرق در آرامش الهی باد تعریف می کردند که در دوران پهلوی اول شاگردان مدرسه هدایت را همراه با اموزگاران به محوطه بازی در امتداد جاده شهر ری برده بودند. بچه مشعول بازی بودند که یکی دانش آموزان نزد من آمده و گزارش داد که در حال دویدن پایش به درون حفره ای فرورفته و روزنه ای پیدا شده است. همراه با یکی از آموزگاران به سراغ روزنه رفته و با میله ای در ان به جستجو پرداختیم که ناگهان روزنه باز تر شده و فروریخت. بعد از فرو نشستن گرد وخاک پله کانی نمودار شد و ما پائین رفتیم . در زیر زمین یک کارگاه طلا سازی بود با وسایل طلا سازی و حتی مقداری النگو و انگشتر و زیورآلات که به دیوار آویزان بود. احتمال دادیم که در اثر زلزله در زیر خاک مدفون شده باشد.
متاسفانه آموزگاران اعلام کردند که جرئت گزارش راندارند چون هرچه بگویند که هر آنچه یافت شده همبن بوده سیستم دیکتاتوری تامینات پهلوی آنرا نخواهد پذیرفت و بدنبال بقیه اش می گردد. به همین دلیل آنرا رها کرده و محل را ترک نمودیم.
امیر تهرانی
ح.ف
پایتخت منوچهر در شاهنامه
بنابر مندرجات شاهنامه فردوسی، پایتخت منوچهر در آمل طبرستان بوده است. بر ای تایید این مطلب محققان به شعری استناد می کنند که فردوسی از زبان زال فرزند سام نریمان که به پدر گفته بود:
پایتخت منوچهر در شاهنامه
بنابر مندرجات شاهنامه فردوسی، پایتخت منوچهر در آمل طبرستان بوده است. بر ای تایید این مطلب محققان به شعری استناد می کنند که فردوسی از زبان زال فرزند سام نریمان که به پدر گفته بود:
مرا گفت بر دار آمل کنی از آن به که آهنگ کابل کنی بود
هم چنین مشخص شده که سام با سپاه از آمل عزم نبرد با مهراب کابلی می شود:
سوی بارگاه منوچهر شاه به فرمان او برگرفتند راه
منوچهر چون یافت زو آگهی بیاراست دیهیم شاهنشهی
ز ساری و آمل برآمد خروش چو دریای سبز اندر آمد به جوش
ببستند آئین ژوپین وران برفتند با خشتهای گران
سپاهی که از کوه تا کوه مرد سپر در سپر ساخته سرخ و زرد
ابا کوس و با نای روئین و سنج ابا تازی اسپان و پیلان و گنج
ازین گونه لشکر پذیره شدند بسی با درفش و تبیره شدند
چو آمد به نزدیکی بارگا ه پیاده شد و راه بگشاد شاه
چو شاه جهاندار بگشاد روی زمین را ببوسید و شد پیش اوی
منوچهر برخاست از تخت عاج ز یاقوت رخشنده بر سرش تاج
در شاهنامه منوچهر پسرش نوذر را به نزد سام نریمان فرمانده لشکر ایران میفرستد و نوذر به سام پیام میدهد که به سوی بارگاه منوچهر برود و نوذر میپذیرد و با لشکر ایران به سوی بارگاه میرود و منوچهر که از آمدن سام و نوذر به بارگاه مطلع میشود دیهم شاهنشهی را میآراید و از ساری و آمل خروش بر میآید. سام نریمان به نزد منوچهر میآید. بنابراین ابیات تختگاه منوچهر ساری یا آمل طبرستان بودهاست.
مزار ایرج ، تور و سلم
بنابر گزارش کتاب تبرستان پیش از اسلام و به نقل از میر ظهیر الدین مرعشی در کتاب تاریخ مازندران، رویان وقتی منوچهر شاه باستانی به کین خواهی نیای خود ایرج بر خواست سلم و تور را که بر ادران ایرج بودند و باعث قتل او شده بودند بکشت و اجساد آن دو را در کنار جسد ایرج در زیر سه گنبد جامع ساری قرار داد.
این جامع بر روی آتشکده ای متعاق به پیش از اسلام بوده و در زمان هارون الرشید بدست عامل او یحیی این مکان به مسجد تبدیل شد و در زمان اسپهبدان آنرا مرمت کردند.
امیر تهرانی
ح.ف
تکرار
اقدامات منوچهر
ادامه از نوشتار پیشین
آثار مخرب حمله مغول به ایران
مغول سه لشکرکشی خونبار و وسیع به ایران داشت که بنیاد یکی از پیشرفته ترین تمدنهای عصر را بر باد داد. سرانجام نیز این لشکرکشیها به تشکیل حکومت ایلخانان مغول در ایران منجر شد.مغولها بر ایران مسلط شدند بدون آنکه ایدئولوژی جدیدی با خود آورده باشند. در حقیقت آنان از لحاظ فر هنگی آنقدر عقب مانده بودند که خود در همان سالهای نخست متوجه این موضوع شدند.
امیر تهرانی
ح.ف
ادامه دارد...
لاریجان محل تولد فریدون شاه باستانی ایر ان است
لاریجان یکی از بخشهای شهرستان آمل است که در استان مازندران قرار دارد.در حقیقت لاریجان جنوبیترین ناحیه استان مازندران به شمار می آید که در دامنههای شمالی رشته کوه البرز قرار گرفتهاست. از امتیازات لاریجان این است که کوه دماوند نیز در این منطقه قرار داشته و راههای صعود به آن در لاریجان جای دارد.لاریجان یکی از شهرها و منطقههای تاریخی و باستانی ایران است که تجربه های تاریخی فراوان داشته است.
اردشیر برزگر نویسنده تاریخ تبرستان پس از اسلام در بخش یکم جلد دوم از این کتاب از تاریخنگاران تبرستانی نقل می کند که لارجان(لاریجان) از کهنترین مناطق مازندران است و فریدون شاه باستانی ایر ان در ده ورکه در لاریجان بدنیا آمد، که در آنجا مصلی و مسجد است.
خندق اسپهبد فرخان
این شهر که در نزدیکی گرگان بوده، با ساری شانزده فرسنگ فاصله داشت. تمیشه (طمیشه – طمیش) شهری بود در جوار غربی خندقی که به امر اسپهبد فرخان برای بازداشتن تُرکان از هجوم به قلمرو او حفر شده بود.و هم در بلدان آمدهاست که بلاذری گفته طبرستان را هشت خوره است. از آنها خوره ساری و آمل و … ارم خواست بالا و ارم خواست پائین و مهروان و اصفهبدان و نامیه و طمیش و … میان نامیه و ساریه و طمیش بیست فرسنگ است.
به گفته ابن اسفندیار تمیشه در دوران اسپهبدان دابویی طبرستان، نشستگاه ولیعهد طبرستان بود و پس از مرگ اسپهبد دادمهر، فرزندش خورشید که کودکی خردسال و ولیعهد وی بود به تمیشه رفت و عموی وی فرخان کوچک که حکومت طبرستان به وی تفویض شده بود تا رسیدن خورشیده به سن بلوغ در قصر اصفهبدان در ساری بر طبرستان شهریاری کرد.